![]() |
|
![]() |
---|

هفته نامه آسمان، 21 دی
سالهای حریق خزانی
امید و پیمان و بابک تماس گرفتند و گفتند فلان قطعه عالیست، فلان قطعه بینظیر است و آن یکی شاهکار. برایم جای تعجب بود. آنها اهل موسیقی جدی یا موسیقی
ایرانی (البته به گفته خودشان) نبودند، با این حال تحت تاثیر فضای آلبوم قرار گرفتند، آن هم نه برای مدتی کوتاه. اوایل، داستان را با تعارفهای متداول ما ایرانیها اشتباه گرفتم ولی کمکم موجی به راه افتاد. بین دوستان- بین شبکههای اجتماعی، اقوام، ناشرها، صاحبنظران و حتی خوانندهها. پیامها شروع شد. تبریک و اینکه این آلبوم حرکت نویی است و میبایست ادامه پیدا کند. بسیاری از اهالی حرفهای موسیقی تماس گرفتند و دلگرمم کردند. این شد که به همراه خواننده اثر: علیرضا قربانی تصمیم به اجرای زنده آلبوم گرفتیم. ابتدا اتریش و بعد تهران، 7 اجرا در تالار وحدت، فقط و فقط یک آلبوم. بعد از آن آلمان، هلند، باز هم اتریش، سوئیس و سوئد میزبان حریق خزان بودند.
پس از چندماه از انتشار آلبوم، چند پیشنهاد دریافت کردیم مبنی بر ساخت آلبوم حریق خزان 2 نه به این نام ولی با آقای قربانی تصمیم به ضبط آثار جدید گرفتیم. آلبوم جدید آماده است و ناشر متصد یافتن زمانی مناسب برای انتشار.
از سالهای حریق خزانی درسهای فراوانی آموختم. اطرافیانم را بهتر شناختم. دوستان را و دوستنماها را و این ارزشمندترین نکته حریق خزان برای من بود. حریق خزان مسیر زندگی مرا تغییر داد یا دستکم هدایتش کرد. به خاطر دارم در مصاحبهای گفتم حریق خزان مانند یک نوزاد تازه متولد شده است که میبایست راه خودش را پیدا کند. حریق خزان راه خودش را پیدا کرد ولی در عین حال مرا هم با خودش برد. به مسیری جدید و با شناختی بهتر از محیط. حریق خزان چیز عجیبی نیست. خود من است. خود خود من که جامعه آن را پذیرفت. همان گونه که هستم و علیرضا قربانی که نه به عنوان خواننده بلکه مانند یک برادر بزرگتر پابه پای من ایستاد و حتی لحظهای دست از حمایت برنداشت. همواره سعی کردهام انسان قدرشناسی باشم. قدرشناس آنهایی که بدون چشمداشت برایم زحمت کشیدهاند. پدرم، مادرم، همسرم و همه آنهایی که دوستم دارند و همه آنهایی که دوستشان دارم. حریق خزان شد قسمتی از تاریخ که علیرضا و من آن را نگاشتیم. هر چه میاندیشیم نمیتوانم نام افرادی را بر زبان نیاورم که در تولد حریق خزان کمکم کردند. بهنام ابوالقاسم دوست و نوازنده خوب پیانو، سامان صمیمی که او هم مانند یک برادر بزرگتر در کنارم ایستاد و رضا فرهادی به عنوان صدابردار که نظرات و پیشنهاداتش نقش پررنگی را در آلبوم بازی کردند.جناب آقای حمید اسفندیاری و موسسه فرهنگی هنری آوای باربد نیز با حمایت مالی و معنوی اثر راه را برای ما هموار کردند. ممنون دوستان. ممنون علیرضا قربانی و ممنون حریق خزان.
Follow Me On